Module: زیر برنامه ها: رویه ها و عملکردها - 2


Problem

6/10

تابع بولی

Theory Click to read/hide

اغلب، برنامه نویسان از توابع بولی استفاده می کنند که مقادیر بولی را درست یا نادرست برمی گرداند (true یا نادرست).
چنین توابعی برای بررسی یک ویژگی مفید هستند.
دو مثال از نوشتن یک تابع منطقی را در نظر بگیرید که یک عدد را برای یکنواختی بررسی می کند

<بدن>
بهترین راه:
نتیجه بیان
n % 2 == 0
درست (درست) یا نادرست (نادرست) خواهد بود
نیازی به نوشتن دستور شرطی نیست.
این کار را نکنید.
البته، می‌توانید این کار را انجام دهید، اما این ورودی طولانی‌تر است.
<پیش> bool isEven(int n) { بازگشت (n % 2 == 0); } <پیش> bool isEven(int n) { اگر (n % 2 == 0) { بازگشت درست؛   } دیگری { بازگشت نادرست;   } }

و آخرین نکته در مورد کار با توابع و رویه ها: تعداد توابع و رویه ها در برنامه محدود نیست. علاوه بر این، یک زیربرنامه می تواند زیربرنامه دیگری و حتی خودش را فراخوانی کند.
همچنین پس از رسیدن برنامه به return در تابع، برنامه بلافاصله اجرای تابع را متوقف می کند و مقدار را برمی گرداند.
یعنی مثال دوم جدول را نیز می توان به این شکل کوتاه کرد:
bool isEven(int n)
{
    اگر (n % 2 == 0) {
        درست را برگردانید
    
    بازگشت نادرست؛
}

 

Problem

به یک عدد صحیح گفته می شود که فقط بر 1 و خودش بخش پذیر باشد. یک تابع بولی (تابعی که true یا false را برمی گرداند) بنویسید تا مشخص شود که آیا عدد داده شده اول است یا خیر.
برنامه اصلی از نتیجه تابع منطقی استفاده می کند.
مثال.
<بدن>
ورودی خروجی
4 نه
5 بله